برجستهنویسی نام خاص و واژۀ آغازین جمله (1)
این جمله را تند بخوانید:
«نمونهی دیگری از این مسائل برخوردِ جـهانی با خـیابانی بود که در نظر وی مظهر تجلی خدا بر روی زمین بود».
شـک ندارم که جمله دوبار خواندید، تا بفهمید که
این جمله را تند بخوانید:
«نمونهی دیگری از این مسائل برخوردِ جـهانی با خـیابانی بود که در نظر وی مظهر تجلی خدا بر روی زمین بود».
شـک ندارم که جمله دوبار خواندید، تا بفهمید که
بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد
هلال عید به دور قدح اشارت کرد
بسیاری از عوامل پیشگفته (مانند گستردگی مفهوم ادبیات، ترجیح حفظ و انتقال، تاریخیگری، نگاه ایدئولوژیک) مانع شده است تا ادیبان ما ضرورت طراحی ساختاری علمی و روشمند مبتنی بر انضباط دانشگاهی برای این رشته احساس کنند. در تمام این سالها سنجش و ارزشیابی علمی، روشهای تفسیر، نوع پژوهش و خوانشن متنها معیار مشخص و الگوی تعریف شدهای نداشته است. الگوهای بلاغت، زیباییشناسی سخن ادبی، دورهبندی ....
آقای دکتر عزیز لطفا در وبلاگ خود مجالی فراهم آورید تا دانشجویان و دوستانی که دغدغه چنین بحثی دارند فرصت یابند تا نظرات خود را دراین باره بیان کنند تا بحث و گفتگو در بگیرد.
ممنون
[پاسخ:]
متنهای ادبی فارسی آنجا که با عقاید تصوف یا اندیشههای ملی یا دینی و سیاسی پیوند خورهاند چونان یک متن ایدئولوژیک تلقی میشوند. شیفتگی مفرط محققان ادبی به شخصیتها و متون عرفانی یا ملی، و گاه ادبیات سیاسی معاصر نمودهایی شبیه رفتار گروههای ایدئولوژیک است. این رفتارهای شبهایدئولوژیک با قبول مطلق گذشتۀ ادبی، بازتولید مبانی زیباییشناسی قدیم و عشق به شاعران و آثار ادبی، و حتی خود رشتۀ ادبیات گسترش یافت. در دانشگاه و کلاسهای تدریس ادبیات،