فرم ادبی در سه نما
شکل (form) اساسا به معنی همگرایی و همکاری میان اجزاست. همگرایی و همکاری عناصر صوری در یک اثر ادبی در سه سطح قابل بررسی است:
الف) شکل بیرونی:
شکل (form) اساسا به معنی همگرایی و همکاری میان اجزاست. همگرایی و همکاری عناصر صوری در یک اثر ادبی در سه سطح قابل بررسی است:
الف) شکل بیرونی:
یک متن ادبی مثل دیوان وحشی بافقی (ف 996 ق) ممکن است فراوان خوانده شود و دهها بار چاپ شود[1] اما خوانندگان خود را به اندازۀ دیوان حافظ به واکنشهای معنایاب بر نیانگیزد و افقهای تفسیری متفاوت ایجاد نکند. در تاریخ حیات دیوان وحشی نه شرحی مییابیم و نه تفسیری، نه نقدی و نه تقریضی، نه مُعارضی و نه مُنازعی. رمانهای پرخوان سرگرم کننده در برابر بوف کور صادق هدایت چنین وضعیتی دارند. دیوان وحشی یا رمانهای سرگرم کننده، سخنی تک معنا، ساده و واقعی است که به زبانی
در یک تحقیق اصیل و تبارشناسانه، محقق باید هر امری را در «جای و گاه»ِ طبیعی و اصلی خودش بکاود و همان نقطه را در تاریخ «حفاری» کند. او برای این کار نیاز به آرشیو غنی دارد تا تبار و واقعیت تاریخی هر موضوع را در اسناد زمانش شناسایی کند. شناسایی تبار یک مفهوم یا اصطلاح، یک رویداد، یک دوره یا یک جریان برای فهم واقعیت تاریخی یک «بایدِ ناگزیر» است. برای دستیابی به شناخت قابل اعتماد باید به «جای و گاهِ» تاریخی امر واقعی رفت. باید در بایگانی تاریخ خیمه زد. درست به روش مردمشناسان. یک مردمشناس سالها با یک قبیلۀ بدوی زندگی میکند و آن قدر به سوژه نزدیک میشود تا چونان خودِ سوژه، محیط زندگی او را تجربه کند. زبان، عواطف، روابط و شاکلههای مفهومی مردم قبیله را به قدرِ وُسع دریابد. بعد از ده یا بیست سال، پژوهشگر قادر است چونان یکی از اهالی قبیله بفهمد، بیندیشد و رفتار کند. بهتر از این نمیشود به ذات موضوع تحقیق نزدیک شد.
ایراد بر این روش
بر این روش اگر ایراد بگیرند که ...