«برای مدیران BBC که نمی‌دانند فارسی و دری یک زبان است نه دو زبان»

چند سالی است نهادها و گروههایی می‌کوشند تا با جداسازی تعبیر کهن پارسیِ دری، زبان کهن فارسی را دو شقه و بل سه شقه کنند و ساکنان «گسترۀ فارسیگویان» را در سه کشور افغانستان، ایران، تاجیکستان گرفتار ‏نزاعهای سیاسی بر سر زبان نمایند. اخیراً نیز بنگاه خبری BBC بخش فارسی افغانستان را در فیس‌بوک خود به بخش دری افغانستان تغییر داده است. اما این جدا سازی نوعی فتنه انگیزی است و خلاف واقعیت تاریخی.
دو واژۀ دری و فارسی از گذشته‌های بسیار دور هماره، در کنار هم

ادامه نوشته

شم ادبی سرمایۀ منتقدان و ویراستاران

شم ادبی از رهگذر خواندن مستمر شاهکارهای زبان حاصل می‌شود. اگر یک دانشجوی کتاب‌خوان در رشتۀ ادبیات فارسی‌‌، بتواند در طول ‏تحصیل خود با حدود صد متن برجسته از ادبیات کهن و معاصر انس بگیرد‌‌، بدون شک از شمّ زبانی و ادبی شاخصی برخوردار خواهد شد. ‏این شمّ زبانی و ادبی، او را در فهم زبان تاریخی، ادبیات‌‌، تاریخ اجتماعی و فرهنگ‌‌ ورزیده می‌کند. چنان که با شنیدن بخشی از یک متن ‏سبک‌دار می‌تواند تشخیص دهد که این صدا از کجای تاریخ ادبیات فارسی یا از کدام گفتمان و حتی کدام کتاب می‌آید؟ شمّ ادبی همان ‏چیزی است که متن‌پژوه، دستورنویس، ویراستار، سبک‌شناس، منتقد متن و بلاغت‌شناس سخت محتاج آن است. سرمایۀ اصلی ادیبان سنت‌گرا، ‏شم قوی ادبی بود ولی ادبیات‌شناسان امروزی غالباً به آن بی‌توجهند.‏

شم عبارت است از توانایی ادراک چیزی با سرعت و بدون نیاز به استدلال و سند یا اطلاعات پیشینی. ‏اصطلاح شمّ زبانی ‏ در زبان‌شناسی عبارت است از دانش ناخودآگاه نسبت به کاربردها و معانی ‏ساخت‌های زبان. این توانایی در اثر زیستن در زبان و خواندن و نوشتن و ممارست طولانی با زبان حاصل ‏می‌شود. شم ادبی ‏ هم مانند شم زبانی، نوعی توانایی است اما در درجاتی بالاتر از زبان روزمره. شم ادبی ‏عبارت است از دانش و آگاهی خودکارشده در ادراک شکل‌های هنری زبان. این توانایی در اثر خواندن ‏شاهکارهای ادبی و اُنس با «نمطِ عالی» و «اسلوب والای» سخن حاصل می‌شود ‏ و در کیفیت فهم اثر هنری و نحوۀ ‏گزینش‌‌‌‌، تشخیص و ارزیابی ادبیات و هنر بسیار دخیل است.

 

(از کتاب درآمدی بر ادبیات شناسی، زیرچاپ)

مصرع برجسته، میدان نازک‌اندیشی در سبک هندی

هفتۀ پیش این مقاله دربارۀ مصرع در سبک هندی منتشر شد.
تقدیم دوستان عزیز کاروند

📃مصرع برجسته، میدان نازک‌اندیشی در سبک هندی

چکیده
مصرع در مکتب نازک‌خیالی (سبک هندی) نقش ویژه و ارزش برجسته‌ای دارد چنان که شاعران برتر آن مکتب در بارۀ ‏صفات و ارزش و کارکرد آن سخن بسیار گفته‌اند‏. تنوع بحث در بارۀ مصرع و صفات آن در منابع قرن 11 و 12 به وضوح ‏نشان دهندۀ تقدم مصرع بر بیت در فن شعر سبک هندی است. گرچه مشهور است که در سبک هندی تمرکز بر بیت است ‏و تذکره‌ها در گزینش اشعار به تک بیت تکیه دارند؛ اما در این مقاله خواهیم دید که قالبِ اصلیِ تجربۀ شعری در مکتب ‏نازک‌خیالی، مصرع برجسته است و نه بیت. هدف این جُستار این است تا جایگاه مصرع برجسته را در مکتب نازک‌خیالی ‏بررسی کند و از طریق بازخوانی دیدگاه‎های شاعران همان زمان، ماهیت مصرع برجسته، ویژگیها، انواع و نقش آن را در ‏سپهر ادبی عصر صفوی بازشناسد. برای دسیتابی به این هدف با استخراج اوصاف، کارکردها، و ویژگیهای مصرع از سخن ‏خود شاعران به رده‌بندی انواع مصرع و بیان ویژگیها و کارکردهای آن می‌پردازد و با تحلیل استعاره‌هایی که شاعران برای ‏بیان ویژگیهای مصرع برجسته به کار گرفته‌اند‏ مفاهیم شاخص دربارۀ مصرع برجسته را شناسایی و تبیین می‌کند.‏


منشر شده در آخرین شمارۀ ویژه‌نامه‌ی شبه‌قاره فرهنگستان.

 

مصرع برجسته برگرد جهان خواهد دويد ‏


در این مقاله می‌خوانید:
- ماهیت مصرع برجسته
- وصفها و ویژگیهای آن
- استعاره‌سازی برای مصرع
- مصرع آه: گره‌خوردگی عاطفه و ایماژ
- مصرع برجسته: زمین غزل
- اندیشه در قامت مصرع

دریافت اصل مقاله از تلگرام کاروند پارسی

https://t.me/karvandpars

https://t.me/karvandparsi/91