یلدای دیرین و ماندگار

شب یلدا پیش از آن که یک زمان مقدس و برساختۀ یک ایدئولوژی یا یادوارۀ ‏عقیدۀ خاصی باشد یک واقعیت طبیعی و زمینی است. دیرینگی این جشن بیش و ‏پیش از هر عقیده و آیینی است. ویژگی‌اش درازا و سردی و سیاهی شب است. ‏این زمانِ زمینی و طبیعی که در زندگی مردمان نخستین جایگاهی ویژه داشت ‏هماره مورد توجه ادیان و عقاید نوآمده قرار می‌گرفت. عقاید نوآمده هر کدام به ‏نحوی خود را به آن بربسته و محتوای عقاید خود را در آن ریخته و به آن قداست ‏بخشیدند.‏

در امروزِ پسامدرن که بحران هویت ملی و قومی آرام آرام از پرده برون می‌افتد، یلدا حامل ‏هویت زلال و دیرین ایرانشهری است. دو ویژگی در یلدا هست که بن مایۀ هویت دیرین ‏ایرانی را قوام می بخشد: یکی پیوند آن با گذشتۀ دیرین و مشترک تمام اقوام ایرانی ‏که سبب همگرایی و یکپارچگی ملی می‌شود و دیگری سرشت طبیعی و زمینی ‏که آن را از تصرف عقاید مختلف ایمن می‌دارد.‏

اقوام ایرانی که در گسترۀ فرهنگی ایرانشهر و ایرانویچ مقیم‌اند همه با هم به جشن و ‏شادی می‌نشینند تا همبسته و همدل، ظلمت و تاریکی این شب درازِ دیجور را به ‏آمدن ایزد مهر و آفتاب پیوند زنند.‏ یلدا شب تولد میترا (مهر) ایزد بانوی «پیمان» و دوستی است. پیمان همدلی ایرانی را در این شب بلند تازه کنیم و شادمانی را به خانواده‌های بزرگ ایرانی برگردانیم.

ایدون باد

دانشگاه و فروپاشی از درون

این روزها همه جا سخن از سرقت علمی، خرید و فروش مقاله و رساله در میان دانشگاهیان است. بنا به اسناد و شواهد، سرقت علمی، خرید و فروش علم، جعل مدرک، نشر شبه علم، و تجارت با علم در اغلب کشورها حتی در کشورهای پیشرفته وجود دارد. 

دانشگاه به عنوان سازمانی که وظیفۀ آن تولید و گسترش علم است دو کنش عمده انجام می‌دهد: 

  • تولید دانش 
  •  توزیع و عرضۀ دانش.

 فرایند تولید دانش اصیل، جوهر و ماهیت دانشگاه را شکل می‌دهد. اما فرایند توزیع و عرضۀ دانش ممکن است به اشکال مختلفی حتی شبیه کار اقتصادی انجام پذیرد مانند:

  • فروش علم و نتایج آن به سازمانهای دولتی، شرکتها و واحدهای صنعتی
  • فروش علم به محصلان دانشگاهی از طریق شهریه آموزش.

 بخش زیادی از درآمد دانشگاههای طراز اول جهان از رهگذر فروش علم (پژوهش) و آموزش ( شهریۀ دانشجویان ) تحصیل می شود. شاید به دلیل ضرورتهای مالی است که برخی دانشگاهها در بخش آموزش تسامح و تساهل بیشتری به کار می بندند. به زعم آنها اگر آموزش بر مدار مطلق کیفیت بچرخد، مشتریان آموزشی دانشگاه تقلیل می‌یابند و در نتیجه سازمان علم تعطیل می شود. ساده‌گیری و تساهل در اعطای مدارک دانشگاهی نیز بعضاً برای بقای دانشگاه است.

اما خرید و فروش مقاله، تحقیق و رساله در درون ساختار دانشگاه انجام نمی‌گیرد بلکه آنها که در دانشگاه آموزش دیده اند در بیرون از دانشگاه به تجارت علم می‌پردازند و نتایج آن به دانشگاه بازآورده می‌شود. البته اگر نتایج مقبول باشد دانشگاه دچار خسران چندانی نمی‌شود. این مسائل در ظاهر امر، طبیعی به نظر می‌رسد و در بسیاری از دانشگاههای جهان مشهود است. 

فروپاشی دانشگاه آنگاه رخ می‌دهد که فرایند «شبهِ علم» وارد چرخۀ تولید علم در دانشگاه شود؛ آنگاه که «شبهِ عالم» در دانشگاه مجاز به تولید شبه علم باشد و کمیت مقاله و کتاب بی‌مایه، جای دانش کیفی و اصیل را بگیرد. دانشگاه آنگاه فرو می‌پاشد که

  •  اعضایش را به کارهای خلاف اخلاق حرفه‌ای تشویق و ترغیب کند. 
  • هرچه با هر نام و محتوایی در ساختار ظاهری مقالۀ و در یک نشریۀ شبه‌آکادمیک منتشر شود، تولید علم قلمداد کند.
  • دانشگاهی متعهد به تخصص خود نباشد و کارنامۀ علمی‌اش‌ آکنده از موضوعات پراکنده و نامرتبط با تخصص او باشد.
  • پروندۀ ارتقاء استاد تمام آراسته به سبک و قلم چهل دانشجوی دکتری باشد و نشانی از ریختۀ قلم  استاد آتی در آن نباشد. 
  • غیر اخلاقی‌تر آن که عالم دانشگاهی، خود بی‌خبر باشد که نامش به عنوان مسئول پژوهش بر تارک کتاب و مقالۀ دانشجویش منتشر شده است.

 زمانی که شبه‌عالمانی با این اوصاف در ساختار سازمانی یک دانشگاه فزونی گیرند، دیگر دانشگاه قادر به تشخیص مصالح خویش و بازشناسی علم اصیل از شبه علم نیست. این همان اتفاقی است که این سالها در دانشگاههای ایران در حال رخ دادن است.

مضمون‌ در فن شعر سبک هندی

واژۀ مضمون از کلیدواژه‌های اصلی فن شعر فارسی در سبک هندی است‌‌. این واژه که از میانۀ قرن دهم به یک اصطلاح فنی در هنر شعر فارسی بدل شده است مترادف «معنی، محتوا، مفهوم، منطوق، مقصود یا فحوا و لحن کلام» نیست‌‌. مسأله این مقاله بازشناسی ماهیت مضمون به عنوان هنرسازۀ اصلی مکتب ‌نازک‌خیالی (سبک هندی) است‌‌. مقاله می‌کوشد چیستیِ «مضمون» و سازوکار «مضمون‌بندی» را از دیدگاه شاعران و تذکره‌نویسان آن دوره بازشناسد‌‌. برای این منظور نخستین کاربردهای مضمون در مقام یک اصطلاح فن شعر را از پایان قرن دهم تا پایان قرن دوازدهم رصد کرده و هشت ویژگی مضمون را از خلالِ سخن شاعران و منتقدان سبک هندی شناسایی نموده و در نهایت تعریفی از مضمون ارائه کرده است‌‌. همچنین بر اساس سه فعل پر کاربرد مرتبط با مضمون (یافتن، بستن، رساندن)، سه فرایند مضمون‌آفرینی در سبک هندی را از هم متمایز ساخته است‌‌. و به روند رو به پیچیدگی صناعت مضمون از صائب تبریزی تا ناصر علی سرهندی در پایان قرن دوازدهم اشاره کرده است‌.

دریافت اصل مقاله