سبك پديده‌اي نيست كه يكباره و بالبداهه شكل بگيرد. بلكه در گذر زمان آرام و آهسته، مراحلی از تقليد تا استقلال و فرديت را طي مي‌كند. به دیگر سخن، ملكة ‌سبكي شخص به تدريج شكل مي‌گيرد و به مرحله‌اي مي‌‌رسد كه ‌شيوة‌ بیان وي از ديگران متمایز مي‌شود.

سبكها هم مانند همة‌ امور زندگي انسان دچار دگرگوني مي‌شوند. سبك ادبي مانند خود آدمی، مراحل زندگي از تولد تا مرگ را پشت سر مي‌گذارد و جاي خود را به سبک‌های جدید آينده مي‌سپارد. نظرية‌ تكامل انواع ادبي كه فردیناند برونتیر (1849-1908م)، مورخ ادبی فرانسه مطرح كرد در بارة دگردیسی و تكامل سبك نيز صدق مي‌كند. این دگردیسی در سبك یک شخص غالباً‌ نتيجة دگرگوني در ديدگاههاي شخص نسبت به زندگي و تغییر در اسلوب هنري اوست.[1]

مراحل تکوین سبك شخصي

هر شخص زندگي خود را در درون زبان آغاز مي‌كند و شيو‌ة گفتار وي تابع گفتار‌ هم‌زبانان اوست. در اثر تغییراتی كه در انديشه و شخصيت و توانش زباني شخص رخ مي‌دهد گفتار وي نيز دچار دگرگوني مي‌شود تا آنجا كه به مرحله‌اي مي‌‌رسد كه نحوة‌ گفتارش با شيوة‌ معمول و همگاني متفاوت مي‌شود. در گذر زمان شخص بويژه نويسندگان و شاعران كه رفتارهاي زباني آن‌ها نسبت به ديگر رفتارهايشان (رفتارهاي بدني، پوشاك) برجستگي خاصي دارد، مراحلي از تقليد تا فرديت را طي مي‌كنند و ‌سبك شخصي آن‌ها به تدريج به صورت يك ملكة اخلاقي و رفتار شخصي شكل مي‌گيرد. گوته براي هر شاعر سه مرحله تا رسيدن به سبك شخصي را بر شمرده است:

1. مرحلة‌ تقليد ساده (einfache nachahmung)

2. شيوه(manier)

3.  سبك (stile) (ولك، 1373: ج 1 ص269 )

در ديوانهای شاعران معاصر فارسي به سهولت مي‌توان سير تکوین سبك از تقلید اولیه به سوی شخصی شدن را ديد.



[1] . ملک‌الشعرای بهار بنا به روش تاریخی‌نگر وعینی‌گرای خویش عوامل تحول سبک  را چنین بر شمرده است:

  1. تأثير لهجه‌ها در آثار نويسندگان
  2. تراش خوردگي و کوتاه شدن لغات: ورگفتمگ / بکردکم / بگفتکم / بخفتستي
  3. اختلاط زبان‌ها : زبان فارسي با عرب و عثماني با عربي / زبآن‌هاي ارووپاي شرقي با عثماني هندي با فارسي (سبك شناسي بهار)