رسيده‌‌ايم به درگاه اضطراب

تيغ گنگ كلام به دست بر خاسته‌ایم

تا درخشندگی را از نام‌ها بتراشيم

 

استعاره، جراحتِ جهالتِ ماست

تمثيل، دردي برآمده از حقارت ما

و رمز، كهنه زخمی است كه

‌ با آمدن هر نوزادي تازه مي‌شود

 

باز در کارگاه زبان

شاعران سیبی را خراشیده اند