سبكها و ژانرهاي ادبي، الگوهاي دستوري مشخصي دارند. متغيرهاي نحوي، تابع دیدگاه نویسنده درباره موضوعند. مثلاً «زمان»، «قيد»، «صفت» و «وجه فعل» بيانگر نوع نگرش مؤلف به موضوع و فاصلة کلام وي با واقعيت است. این متغیرهای نحوی «زاویة‌دید» گوینده را شکل می‌دهند. مي‌توان با بررسي متغيرهاي نحوي پيوند زبان نويسنده را با مباني فكري و جهان‌بيني وي روشن كرد.

وجهیت (مدالیته) بيانگر نگرش و ذهنیت گوینده در بارة موضوع است که در متغيرهاي نحوي مثل زمان، وجه فعل، صفت، قيد و ...نمودار مي شود.. شدت و ضعف اعتقاد  گوینده به يک موضوع و نيز نوع نگرش وی به یک موضوع در «وجه کلام» وی بخوبي نمود مي يابد. مايکل هلیدی زبان شناس نقشگرا در بحثهاي گرامري خود نشان داده است که وجه در القای معنای بینافردی و تعامل اجتماعی نقش عمده‌ای دارد. وجه کلام در یک گفتگو یا گفتمان، نوع رابطة و مناسبات میان افراد را مشخص می‌کند. «بطور کلی وجهیت اشاره دارد به امکانات زبانی برای توصیف، تعریف، توجیه، درخواست یا تعهدی که فرد در زبان ايجاد می‌کند». [1]

 تأمل در مقوله وجهیت، كار بازشناسي نقشها و معاني ساختهاي زباني را آسان مي‌كند، به گونه‌اي كه با بررسي مقولة وجهيت،‌ می‌توان از جنبه‌هاي روانشناختي زبان و سبك مؤلف، آگاهی دقيق‌تری حاصل کرد. میزان اعتبار معنای گزاره، از لحاظ احتمال یا الزام (شک یا قطعیت) و یا میزان مثبت و منفی بودن آن را به وسیلة حالت کیفی وجه می‌توان بازشناسی کرد.



[1] Toolan, Michael (1988). Language in literature: An introduction to stylistics. London: Arnold