رده بندی تاريخ ادبياتهای فارسي
بهطور كلي منابع تاريخ ادبي فارسي را در چهار دسته ميتوان طبقهبندي كرد. دستة اول منابعي هستند كه مؤلفان آنها خود ناظر بر جريانهاي ادبي عصر و شريك در آن بودهاند. اين دسته كه غالباً تذكرههاي عصري و تاريخهاي عمومي هستند، از اين جهت كه با حوادث ادبي روزگار خود ارتباط مستقيم داشتهاند، در زمرة منابع مستند و معتبر تاريخ ادبيات به شمار ميروند.
دستة دوم پژوهشهاي متخصصان متنشناس و تحقيقات كارشناساني است كه بر منابع دست اول يعني متون ادبي و تذكرههاي كهن تأكيد دارند و عمري در كار تحقيق در متون و تاريخ ادبي گذراندهاند. اين گزارشها كه مستند به عين متون ادبي و زندگينامهاي است، در شناخت ادوار و جريانهاي تاريخ ادبي، مقدم و معتبرند و آثاري نسبتاً قابل اطمينان محسوب ميشوند؛ زيرا نويسندگان آنها در زمينة تحقيق صاحبنظرند.
دستة سوم، تأليفات تاريخ ادبي است كه مواد آنها از خلال يافتههاي محققان و تحقيقات مختلف بويژه از دستة دوم گردآوري شده است. اين نوع آثار از جهت نگاه تحليلي و جريانشناختي و نگرش كلاني كه به مسائل تاريخ ادبيات دارند قابل اعتنايند؛ اما از لحاظ استناد به اطلاعات تاريخي و زندگينامهاي دست اول نيستند؛ زيرا متكي بر آراء و تحقيقات دستة دوم هستند و سنديت و اعتبار اطلاعات آنها منوط به نوع استفاده و ارجاع آنها به منابع قبلي است.
دستة چهارم شامل مولفاتي است كه به تلخيص آراء مندرج در منابع تاريخ ادبي دستة دوم و سوم و اقتباس از آنها پرداختهاند. مؤلفان اين آثار شخصاً فرصت غور و تأمل در عين آثار و ادوار تاريخ ادبي را ندارند و كارشان در حد تلخيص و اقتباس و تألیف کتابی براي مقاصد آموزشي فرو مانده است. در سالهاي اخير انتشار كتابهاي تاريخ ادبي فارسي از نوع چهارم، چه به زبان فارسي و چه به ديگر زبانها بويژه انگليسي رو به فزوني نهاده است. در زبان عربي هم ايرانشناساني كه خود به تحقيق و تدقيق در تاريخ ادبيات فارسي پرداخته باشند نادرند. از اين رو تاريخهاي ادبي از نوع مذكور چه آنها كه به گذشتة ادبي پرداختهاند و چه آنها كه در باب ادبيات معاصر به گردآوري و اقتباس و تلخيص آراء ديگران پرداختهاند در زمرة كارهاي درجة چهار به شمار ميروند.