چرا مقالۀ من پذیرفته نمی‌شود؟ (10)

عنوان مقاله «بررسی مفهوم عشق با تکیه بر تشبیه و وجه شبه در اشعار فریدون مشیری»

رأی دبیر تخصصی:

مقاله صرفا جمع آوری اطلاعاتی است که به هیچ کاری نمی‌آید. اینکه مشیری شاعر عاشقانه‌هاست اظهر من الشمس است و یافتن مفهوم عشق با تکیه بر تشبیه و ارکان و انواع آن هیچ چیزی را در بارۀ مشیری تغییر نمی‌دهد. مقاله فاقد مساله و مجهول است. همین ایراد سبب شده است این همه اطلاعات که با تلاش سخت و طاقت فرسا گرد آوری شده هیچ فایده‌ای نداشته باشد.کاش این همه اطلاعات براساس فرض یا مساله ای جمع آوری می‌شد.

اگر این کار را تمرینی برای درس تشبیه در کلاس بلاغت بدانیم باز هم ارزشی ندارد زیرا تشبیهات مشیری ساده و پیش پا افتاده اند و در آموزش شگردهای هنری تشبیه کارآمد نیستند.

چند بیت از شوکت بخاری

بسیاری از بیت‎های سبک نازک‌خیال قرن یازده و دوازده، 10 سانتی‌متر نوشتار است و  30 سانتی‌متر معنای نانوشته که از تناسب‌ها و تداعی‎ها به ذهن می‌آید. از این رو سفیدخوانی بیت‌های نازک‌خیالان بیش از سیاهی کلمات آن است:

به بال فــاخته پــرواز می‌كــند چــشمم

ز بس نظاره‌ی آن سرو خوش‌خرام كنم

(شوکت بخاری)

چرا بال فاخته و نه بال کبوتر یا بلبل؟

1. فاخته با سرو نسبت دارد. (صائب: در بغل جاي دهد سرو صفت فاخته را/ قد رعناي تو سرکش‎تر ازين مي‎بايست) و (رودکی:  فاخته بر سرو شاهرود بر آورد / زخمه فرو هشت زندواف به طنبور)

2. سرو استعاره از قد بلند است.

3. نگاه شاعر برای تماشای قامت بلند یار بر بال فاخته پرواز می‌کند.این او هم بر گرد قامت یار در پرواز است و هم درآغوش یار است.

4. «پرواز چشم» هم تداعی پریدن چشم (خبر خوش دیدن یار) می‌کند و هم شباهت حرکت پلک‎ها و مژه‌ها را به حرکت بالهای فاخته در هنگام پرواز در خیال خواننده حاضر می‌سازد.

***

رقم از شكوه‌ی چشم تو از بس سرمه‌آلود است 

محــال است از دریــدن‌های مكتوبم صـــدا خــیزد

(شوکت بخاری)

هنگام دریدن، نامه‌ی من صدا ندارد، زیرا

1.خطوط نوشته‌ام آن قدر از چشم تو شکایت کرده که سراسر سرمه آلود شده است.

2. سرمه راه صدا را می‌بندد. (آواز سرمه خورده به جايي نمي‌رسد/ چشم از کسي مدار به داد سخن رسد. صائب).
3. از بسیاری سرمه در نامه، محال است هنگام دریدن‌ کاغذ از نامۀ من صدایی بلند شود.

***

سرمه‌خیز است ز بس رهگذرت از آهم

نقش پای تو به ره چشم سیه می‌گردد

***

نمی‌دانم كــدامین نــازنین دل بـــرده از دستـت

كه از لب چون رگ لعل است پیدا رشته‌ی آهت

***
بود از شــوخی‌اش جیب مــه و دامــــــان انجــم پر

دو عالم چون دو لب گردیده است از یک تبسم پر

***
منت اکســیر مــا را زنده زیر خـــاک کرد

از طلا گشتن پشیمانیم ما را مس کنید

 

در بوطیقای نازک‌خیالی معانی از کشف تناسب‌ها و تداعیهای میان الفاظ به ذهن متبادر می‌شود. همچنین جوهرۀ تخییل شعری بر پایۀ اغراق و مبالغه استوار است.

دشمن این سبک
این سبک البته مخالفان سرسختی داشته و دارد. واله داغستانی دشمن سر سخت شوکت بخاری گفته است:

«شوكتاي بخارايي كه نازك‌خيالي‌ها را به جايي رسانيده است كه شهباز انديشه به پيرامون آن نمي‌تواند رسيد، چون او را نيز اين روش مساعدت كرده بود في‌الجملة از عهدة آن بر آمد و پيروانش پي را گم كرده به ضلالت افتادند و پنداشتند كه سخن ايشان نازك و بلند و بليغ شده است و اگر كسي از اغلاط افهام ايشان خبر داد از وي آزرده شده به مخاصمت و مجادلتش برخاسته، جرح سخنداني  او نمودند و امثالشان تقويت و اعانت آنها كردند. سخندانان زبان بكام خاموشي كشيدند و هرزه‌گويان روش خود را رواج داده، كار سخن را رسانيدند  به جاييكه رسيده است خصوصاً در زمان ما كه هر كس از افراد انسان را بايد شاعر دانست و اگر خلافش ظاهر شود نادر است» (واله داغستاني، 1171 ق: 2380).

شوکت بخاری «در روش خود بى‌نظير و در طرز خود بى‌عديل است. نزاكت افكارش به حدّى رسيده كه بعضى از آنها در نهج اعتدال نمانده است».( ص 1154)


«مى‌توان گفت كه خون مذلّت شعر بعد از زلالى خوانسارى و ميرزا جلال اسير و شوكت بخارايى در گردن ميرنجات مرحوم است، چه زلالى و ميرزا جلال اسير را در بعضى اشعار راه به وادى مهملات افتاده به اعتقاد خود اين روش را نزاكت‌گويى دانسته‌اند و حال آنكه از فرط بى‌مايگى درين وادى پى غلط كرده از منزل مقصود دور افتاده‌اند. از عهدۀ روش نزاكت‌بندى ملاّ ظهورى ترشيزى به قوّت طبع و زور مايه برآمده و هركس تتبّع او كند البتّه كارش به مهمل‌گويى مى‌انجامد. امّا مير نجات مرحوم ماوراى روش آنها طرز تازه‌اى اختراع ١كرده است كه پسنديدۀ طبع عوام شده، يعنى تابع روزمرّۀ اجامره و اوباش و بازاريان گرديده به طريق گفتگوى ايشان بناى شاعرى را گذاشته است و چون اكثر خلق از دريافت دقايق مراتب سخنورى محروم و دست فكرتشان از دامن عرائس حجلۀ فصاحت و بلاغت كوتاه است و بدانچه مطابق سليقه و موافق طبعشان اتّفاق افتاده باشد راغب مى‌باشند، لهذا به روش او رغبت تمام پيدا شده اكثر به همان طرز مايل گرديده، اگر موزون باشند تتبّع a ٣٠۴ آن مى‌نمايند و الاّ به خواندن و شنيدن اين قسم اشعار قناعت مى‌كنند و برخى ديگر از شعراى زمان ما مثل آقا رضاى اميد كه مخاطب به قزلباش خان بود و جمعى ديگر نازك مهملى‌هاى طرز زلالى و اسير را علاوۀ طرز ميرنجات نموده كوس مزخرفات در بام فضيحت مى‌نوازند و اگر احيانا كسى خواهد كه در اين باب سخنى كه خلاف رويّۀ اعتقاد ايشان باشد بگويد بالطبع آزرده شده، بلكه دم از خصومت مى‌زنند-ربّنا احكم بيننا و بين قومنا بالحقّ و أنت خير الحاكمين». (2344- 2345-)

 

چرا مقالۀ من پذیرفته نمی‌شود؟ (9)

با سلام و احترام
این جانب مقاله‎ای را با عنوان «نگاهی به هنجارگریزی در شعر دورۀ ... با تکیه بر شعر س. هـ. در تاریخ 93/.../17 برای فصلنامه فرستادم و در تاریخ 93/.../20 مقاله ام رد شد.
شما در قسمت نظر سردبیر نوشته اید: «مقاله به شعر دوره ...  نپرداخته اما در عنوان مدعی این موضوع است.» اگر عنوان مقاله به: نگاهی به هنجارگریزی در شعر ...  تغییر یابد قابل بررسی است؟ در صورت صلاحدید و امکان مجددا مقاله این جانب بررسی شود. با تشکر  ...

با سلام و ارادت خدمت .....
دوست گرامی

در پیشنهاد جدید شما، عنوان بر دوره اطلاق ‎شده و اما محتوا همچنان در باب یک شاعر است. افزون بر این، رویکرد «هنجارگریزی در شعر فلان شاعر یا دوره» یک نوع نقد فرمالیستی در مرحله‎ی ماشینی و مکانیکی است. مقالاتی با این رویکرد عمدتاً «تمرین نقد»در نخستین مرحله‌ی فرمالیستی فرومانده‎اند که در بهترین شکلش به کار «آموزش نقد فرمالیستی» می‌آیند؛ پس مقاله‌ی پژوهشی به شمار نمی‌روند زیرا حاوی روش یا ایده‌ی نوی نیستند.

شما مقاله خود را با عنایت به این دو پرسش وارسی کنید ببینید آیا مقاله پژوهشی است؟
دستاورد تازه‌ی مقاله شما چیست؟
آیا مقاله «پیوستار معنادار» یا «نظام تازه»‎ای از هنجارگریزی را در سبک شاعر مورد نظر کشف کرده است؟ مثلاً: شکلی از واژ‎سازی بی‌سابقه، شکلهای نحوی و دستوری بی‌سابقه؟ صناعت بلاغی تازه و بی‌سابقه؟ فرم تازه و بی‌سابقه؟ شکلها و کمینه‌های محتوایی غریب و نامأنوس. یا هر عنصری که این شاعر را منفرد سازد.

فصلنامه در این نوع مقالات، دنبال دستاوردهایی می‌گردد که حاوی کشف و تبیین نظامهای ادبی، سبکی و محتوایی بی‎سابقه باشد .
موفق باشید.

شاعر کامل کیست؟ (3)

امیر خسرو دهلوی (متوفی قرن هشتم) هم در پی تعیین شاخص برای  استاد کامل در شعر بوده است. او نوشته است:

«استاد تمام آن‌کسی است که مُخترع طرز و روش خاصی باشد»

(امیر خسرو ، دیباچه غُرة الکمال).

نتایج نظرسنجی کاروند در هشت روز نشان می‌دهد که بیشتر رأی دهندگان با امیر خسرو موافقند. نظر میرتذکره (نشر شعر بسیار) هیچ موافقی در این نظرسنجی نداشته است.

تحلیل نظر سجی در هشت روز

مشارکت در نظرسنجی به نسبت میزان مهمانان وبلاگ بسیار پایین است. میانگین مراجعات روزانه به کاروند 150 است. اگر در 8 روز 1200 نفر از کاروند بازدید کرده باشند و فقط 38 رأی داده‌اند یعنی 3.16% از مهمانان در نظر سنجی شرکت کرده اند.

نقد روش کاروند

مشارکت 3 درصدی رفتار معناداری است. معنای این عدم استقبال چیست؟ ممکن است

  • مسئله برای مراجعان موضوعیت ندارد.
  • مراجعان با گزینه‌ها موافق نیستند.
  • برخی گزینه‌ها مبهم بوده‌اند (مثلاً ش 4)
  • مراجعان محدودند و دفعات مراجعه مکرر (این احتمال بالاست)

 

 

شاعر کامل کیست؟ (2)

در معیاری دیگر شاعری فرد را با یک بیت مسلم می‌دانند:

به یک بیت شاعر مسلم بود       اگر مصرعش مصرعی هم بود (تذکرۀ مردم دیده، 163)

این رویه شاعران فارسیگوی هندی تبار بود که می‌خواستند فهرست تذکره هاشان را فربه کنند. البته پیش از آنها تقی الدین اوحدی بلیانی صاحب تذکره عرفات العاشقین نیز چنین کرده است. او که زندگی و شعر بیش از 4 هزار شاعر را در تذکره اش آورده  در بسیاری موارد نوشته :«معلوم نیست کیست و از کجاست اما این بیت از او را شنیده ام». این تذکره خیلی از شاعران گمنام را آورده مثلاً از 5 نفر با تخلص اسیری نام برده نوشته : «یکی از افراد زمان اسیری تخلص نموده، حقیقتش معلوم نیست»  و یک بیت شعر از او نقل کرده. (1/611) و گروهی مجهول به نام میرزا جلال (ص1061 ) را فهرست کرده. نیز گفته شیخ جمال الدین حلی در تمام عمر یک بیت گفته (ص1031) حاش لله که مرا مهر تو از دل برود / یا خود از خاطرم آن شکل وشمایل برود. برخی همین بیت را به شیخ مطهر حلی نسبت داده اند. و مولانا چاکری عامی گاه بیتی از او سر می زده (ص1039)

چنین گزارشهایی در تاریخ ادبیات ما کم نیست. آیا هر کس بیتی بر زبانش رفت شاعر است؟هر کس چند سطر موزون کرد یا چند نیم‌سطر زیر هم نوشت شاعر است؟

 در نظرسنجی شرکت کنید (انتهای ستون سمت چپ)

مهمترین ویژگی ابرشاعر چیست؟

  • دارای زبان و سبک شخصی
  • خواننده را به تفسیر بکشاند
  • دارای نگرش هستی شناختی خاص
  • دارای انسجام شناختی
  • نمایندۀ هویت جمعی
  • مُبدع شکل و قالب و نوع ادبی
  • اشتمال بر عواطف عام انسانی
  • صاحب شعر بسیار باشد