ايدئولوژي، سبك و گفتمان
در متن نوشتار و گفتار هر گويندهاي نگرش شخصی و ذهنیت هستيشناختی، ارزشها، تلقيها، باورها، احساسات و پيشداوريهای زمانة وی، بطور خودآگاه يا ناخودآگاه نمودار میشود. شكلهاي كنش و واكنش كلامي با ويژگيهاي يك وضعيت اجتماعي و فکری مشخص پيوند تنگاتنگي دارد.
زبان در سطوح متفاوت، حامل ايدئولوژي است، هم به ايدئولوژي شكل ميدهد و هم از آن شكل ميپذيرد. ايدئولوژي نه تنها «چه گفتن» ما را تحت كنترل خود دارد بلكه «چگونه گفتن» را نيز سازماندهي ميكند. هر دوره و هر گروه اجتماعي و ايدئولوژيك سياههاي خاص از شكلهاي سخن دارد. در یک کلام زبان صورت مادي و تجسم يافتة محتواي ايدئولوژيها و آغشته به آنهاست.
ایدئولوژی در سطوح مختلف سبک و کلام (نظامهای آوایی، واژگانی، نحوی و بلاغی) نمود مییابد. ساختارها و رخدادهاي کلامي، اساساً ماهيتي گفتماني و ايدئولوژيك دارند و بطور غير مستقيم ساختارهاي سياسي و اقتصادي ، مناسبات بازار، روابط جنسي، مناسبات دولت و نهادهاي اجتماعي مانند آموزش و پرورش و... را در خود جاي ميدهند (فركلاف، 1379: 96).
این که ایدئولوژی چگونه در سبک سخن نمود پیدا میکند و چگونه باید مواضع ایدئولوژیک را در متن ردگیری کرد از پرسشهای اصلی سبکشناس و تحلیلگر گفتمان است. موضوعاتی همچون بازتاب ایدئولوژی در ساختارهای زبان، نسبت فردیت هنری و ایدئولوژی، ایدئولوژی در متن ادبی ، تاریخمندی و جاودانگی متن ایدئولوژیک از جمله مسائل مطرح در این مقاله است.
مقاله منتشره در شماره جدید نقد آگاه. ۱۳۸۸