قهرمان نازک خیالی زمانۀ ما

این یادداشت را دو سال پیش روزنامۀ شهر آرای مشهد منتشر کرد.

قهرمان نازک خیالی زمانۀ ما

  استاد محمد قهرمان تربتی- دیر زیاد آن بزرگوار خداوند-  در زمانۀ عسرت شعر، احیاگر شعر روزگار صفوی بود. این شعر در تاریخ ادبی ما اهمیت ویژه‌­ا­ی دارد چرا که هم تجربۀ زیبایی­‌شناختی و هم فردیت شاعرانش در غزل آن را از سیطرۀ گفتمانهای مسلط ایدئولوژیک رهانیده است. با آن که در سه قرن اخیر مخالفان سرسختی داشته اما همچنان سر فرا کرده و مشتاقان و مخاطبان خاص خویش را  دارد. در میان نخبگان معاصر ایران تنها نیمای نوگرا اهمیت سبک هندی را در سیر تکامل شعر دریافته بود.  در سال 1314 همان دورانی که استاد محمد تقی بهار («در بارة بازگشت ادبی» در مجله ارمغان ؛ سال 1310، ش 10ص 714)  اصطلاح سبک هندی را منتقدانه و سخره‌­آمیز به کار می­برد نیما در دفاع از شعر صائب چنین نوشت:

ادامه نوشته

اول اردیبهشت ماه جلالی

آن رندِ نحوی

 1. زبان بازی نمی‌کند بل با زبان بازی می‌کند تا از یکنواختی و تکرار زبان بکاهد. بازیهای دستوری او در خواندن نخست محسوس نیست ولی هنوز به آخر جمله نرسیده‌ای که مجبور می‌شوی برگردی و دوباره بخوانی. شیخ غافلگیرت کرده.

اول نظر ز دست برفتم عنان عقل                 و آن را که عقل رفت چه داند صواب را

نحو بیت طبیعی است. به طور عادی می‌خوانی که «با نظر اول من از دست رفتم»؛ بعد می‌رسی به «عنان عقل» که سرش در جمله بی کلاه مانده. بر می‌گردی می‌بینی منظور سعدی این است: در نظر اول «عنان عقل از دست رفت» نه «من از دست رفتم»، تبسی بر لب می‌آوری که بازی‌خورده‌ای. اما

ادامه نوشته